منبع مطالب وبلاگ:

http://komeily.com

دانلود فایل ویرایش شده کتاب المطالب السلوکیه-پست ثابت

بسم الله الرّحمن الرّحیم

متن کامل کتاب المطالب السلوکیه، تالیف استاد معظم حضرت آِیت الله کمیلی(حفظه الله) حاوی مطالب و نکته های مهم در سیر و سلوک الی الله و عرفان عملی در پایگاه اطلاع رسانی ایشان قرار داده شده است . علاقه مندان می توانند این کتاب را با فرمت  pdf  از لینک زیر دانلود نمایند.

قابل ذکر است فایل اول با ویرایش قدیمی است و فایل دوم با ویرایش جدید و به ترتیب بندهای عربی و فارسی و قابلیت کلیک بر عناوین موضوعات مختلف کتاب، می‌باشد.

 

1- دانلود کتاب المطالب السلوکیه(ویرایش قدیمی)

کتاب المطالب السلوکیه

 

2- دانلود کتاب المطالب السلوکیه(ویرایش جدید)

کتاب المطالب السلوکیه

شرح کتاب منازل السائرین توسط آیت الله کمیلی در رمضان ۱۴۳۷

شرح کتاب منازل السائرین توسط آیت الله کمیلی در رمضان ۱۴۳۷

شرح کتاب منازل السائرین توسط آیت الله کمیلی در رمضان ۱۴۳۷

 شرح کتاب منازل السائرین توسط آیت الله کمیلی در رمضان ۱۴۳۷

۹۵/۰۳/۱۸ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۷۳ منزل صفا
۹۵/۰۳/۱۹ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۸۱ منزل مکاشفه
۹۵/۰۳/۲۰ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۸۴ منزل حیات
۹۵/۰۳/۲۰ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۴۳ منزل ارادت
۹۵/۰۳/۲۱ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۴۲ منزل عزم
۹۵/۰۳/۲۲ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۴۴ منزل ادب
۹۵/۰۳/۲۴ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۴۶ منزل انس
۹۵/۰۳/۲۴ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۴۸ منزل فقر
۹۵/۰۳/۲۵ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۵۰ منزل مقام مراد
۹۵/۰۳/۲۶ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۳۶ منزل ایثار
۹۵/۰۳/۲۶ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۴۰ منزل انبساط
۹۵/۰۳/۲۷ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۹۰ منزل انفصال
۹۵/۰۳/۲۹ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۵۴ منزل بصیرت
۹۵/۰۳/۳۰ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۷۸ منزل غرق
۹۵/۰۳/۳۱ دریافت فایل   منازل السائرین – منزل ۹۲ منزل فنا
۹۵/۰۴/۰۴ دریافت فایل منازل السائرین – منزل ۹۴ منزل تحقیق
     

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان عزیز جهت اطلاع از وضعیت جلسات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی حفظه الله به سایت ایشان مراجعه نمایید.با تشکر

http://www.komeily.com/

توحید

بسم  الله الرحمن  الرحیم

مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ فَقَدْ کَفَرَ وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ وَ الْمَعْنَى فَقَدْ أَشْرَکَ. کسی که تنها برای اسم خدا پرستش کند کفر ورزیده و هر کس اسم الله و معنایش را در نظر بگیرد مشرک شده است.

آنچه مقتضای توحید و یکتاپرستی است، آن است که در پرستش معبود و الله تنها به مسما و معنای آن توجه شود، والاً اگر لفظ الله بدون معنی آن مورد توجه باشد مطلوبیت ندارد و کفر است و چنانچه اسم الله و مسمای آن هر دو عنوان معبود قرار گیرد این مطلب شرک خواهد بود؛ زیرا معبود را دو چیز دانسته‌ای یک اسم الله و دوم معنی الله، پس آنچه در مقام بندگی و پرستش صحیح است آن است که نه به لفظ الله تنها و نه به صورت مشترک اسم الله و مسمای آن، بلکه تنها از اسم الله معنا و مفهوم آن یعنی تنها ذات احدیت در نظر آید تا توحید حقیقی حاصل گردد.

کشکول العارفین به نقل از

  اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۱۵۵ روایة: ۲

ویژگی‌های مطلوب سگ

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و به نستعین و صلی الله علی محمّد و آله الطاهرین

بند بیست و هفتم- فصل دوم- از کتاب شریف المطالب السلوکیه[۱]

شرح درس: صفات الکلب: ویژگی‌های (خوب) سگ

توسط: استاد معظم حضرت آیت الله کمیلی خراسانی‌سلمه الله  ادامه مطلب ...

فروتنی اشیاء

بسم الله الرّحمن الرّحیم 

ادامه مطلب ...

توحید خواص

بسم الله الرحمن الرحیم  ادامه مطلب ...

بقای روح بعد از مرگ

بسم الله الرحمن الرحیم 

ادامه مطلب ...

به وادی السلام ملحق شو

بسم الله الرحمن الرحیم   

 فصل دوم کتاب المطالب السلوکیه صفحه 123    

 

 

شرح درس : به وادی السلام ملحق شو 

توسط استاد معظم حضرت آیت الله کمیلی خراسانی(سلمه الله)   

 
 

 نیمه ی دوم کتاب همانطور که از عنوانش پیداست ، مسائل متفرقه ای است که از مصادر معتبر گرفته شده است . بعضی ها القای شبهه می کنند که گفته های عرفا  مستند به سندهای قرآنی وحدیثی نیست . در حالی که ما می دانیم عرفای به حق ، عرفایی که دارای عرفان صحیح  هستند و عرفای مکتب (مرحوم قاضی رحمةالله علیه) کارهای خود را خارج از شریعت نمی دانند . آنها مقیدند آنچه را که در شریعت مقدس است ، پیاده کنند و به آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام عمل کنند.

 

گفته های عرفا و کتابهایشان شبیه رساله های عملیه مجتهدین است . یک مجتهد مطالب خود را گاهی در قالب سه هزار مسئله ی مختلف به صورت احکام در رساله می آورد . اما در رساله قال الصادق و قال الباقر(علیهماالسلام) دیده نمی شود . آیه ی قرآنی مشاهده نمی گردد . ولی مقلدین اعتماد دارند که مرجع تقلید این فتواها را پس از سالها تلاش وتحقیق از منابع و مصادر معتبر استخراج کرده و نظر خودش را در رساله به صورت احکام بیان کرده است.

 

مشابه این امر را هم در مورد عرفان داریم . گفته ها ونوشته های عرفای بزرگ هم در اصل مستند به آیات قرآنی واحادیث ائمه (علیهم السلام) می باشد . و لذا در فصل دوم کتاب موضوعات متفرقه ای آورده شده که بر گرقته از آیات قرآن و احادیث و گفته های بزرگان و کتب معتبر است . این موضوعات می تواند مصدر ومنبعی برای مطالب بخش اول کتاب باشد.

 

  در فصل اول کتاب گفته شد که تفکر سالک باید روی مرگ وسرنوشت و آینده اش باشد و آنقدر در مورد مرگ فکر کند که مرگ در نظرش مجسّم شود ونفسش بمیرد و - موتوا قبل ان تموتوا – تحقق پیدا کند.                                  

ولی چون ما از مسائل مرگ و معاد غافلیم لذا آن نتیجه هم به دست نمی آید . یعنی آن نتیجه ی عملی که باید در اثر کثرت تفکر در مرگ ، ریاضت نفس و تذکر نفس  ایجاد شود ، در ما پیدا نمی شود.

 

این حدیث از کتاب جنائز از اصول کافی مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) آورده شده است . جنائز جمع جنازه است یعنی احکام میّت و امور مربوط به اموات در این کتاب آورده شده است .

 

محمدبن یعقوب کلینی برای تألیف کافی (یک جلد روضة الکافی ،چهار جلد اصول کافی و سه جلد فروع کافی )بیست سال زحمت کشیده است و گفته شده که دوره ی کافی به نظر حضرت بقیةالله (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) رسیده است و از ایشان مشهور است که در باره ی اصول کافی فرمودند: الکافی کاف لشیعتنا . این کتابهای کافی برای شیعیان و دوستان ما کفایت کننده است که به آن مراجعه کرده و عمل کنند و عملشان پذیرفته گردد . در این روایتی که در این درس آورده شده است ، برای اختصار نام آخرین راوی ذکر گردیده است.

 

حبة العرنی روایت می کند: با امیرالمؤمنین علی علیه السلام از کوفه خارج شده – درآن زمان پایتخت کشور عراق و پایگاه مولا امیرالمومنین شهر کوفه بود - و به پشت شهر کوفه رفتیم (ظاهرا منظور ایشان نجف است که الان تقریبا متصل به کوفه است و از علائم ظهور هم ، اتصال نجف به کوفه است.) تا این که حضرت امیر علیه السلام در سرزمین وادی السلام توقف فرمودند . و حالات ایشان به نحوی بود که انگار با عده ای در حال صحبت هستند . مولا ایستاده بودند و من نیز در کنار ایشان ایستادم . با اینکه مخاطبین حضرت را نمی دیدم وصدایی از آنها نمی شنیدم ؛ اما در جوار ایشان بودن برایم خوشایند بود تا اینکه خسته شده و نشستم . حضرت هنوز ایستاده بودند وگفتگو می کردند . من از نشستن نیز ملول شدم و باز برخاستم و عرض کردم : یا امیرالمومنین ! از ایستادن طولانی شما نگران شدم ؛ اندکی استراحت بفرمایید . سپس عبای خود را برزمین انداختم تا ایشان بر روی آن بنشینند . ایشان کشف راز کرده و فرمودند: "ای حبة ! این گفتگو و انسی است که با مؤمنین دارم . عرض کردم : یا امیرالمومنین ! آیا آنها نیز با شما گفتگو می نمایند و مأنوس می شوند؟ فرمود: "بله اگر پرده ها از برابر دیدگانت کنار می رفت می دیدی که حلقه حلقه در کنار هم نشسته اند و با دوستی و محبت با هم سخن می گویند . عرض کردم : آیا به صورت روح هستند یا جسم دارند؟ فرمود: روح هستند ؛ و قطعا هر مؤمنی - چه زن وچه مرد - که درهر نقطه ای از دنیا فوت کند به روح او خطاب می شود : " به وادی السلام بپیوند." و وادی السلام مکانی است از مکان های بهشت برین وجنّات عدن الهی .

همان طور که در مورد خراسان هم می گویند که بقعه ای از بهشت است.      

در روایات وارد شده ارواح مؤمنین در شب های جمعه دور هم جمع می شوند و حتی به خانواده هایشان سر می زنند . در روایتی دیگر ذکر شده وقتی مؤمنی از دنیا می رود و وارد عالم برزخ می شود ، مؤمنینی که آنجا هستند ، به او خوش آمد می گویند و از احوال اقوام و دوستانشان می پرسند .

 

وصلی الله علی محمد وآل محمد

بیانات استاد معظم حضرت آیت الله کمیلی با عنوان: راه خدا حساب و کتاب ندارد!

بسم الله الرّحمن الرّحیم

راه خدا حساب و کتاب ندارد! [1]

 نق نق کردن در دستگاه خدا راه ندارد. هیچ نق نقی در راه خدا راه ندارد. نمی شود که ما یک چیز را  در راه خدا مطرح کنیم و بگیم که  اصلا خدا ما را قبول نداره. ما بنده اش نیستیم، من بدم؛ من از خودم بدم میآد، ]خداوند میگوید[من خوبی ها را درست کرده ام؛ خوب نگاه کن نظرت را بالا بیاور، ]حسن نظر داشته باش[، چرا تو اینقدر بد نگاه میکنی؟ به من نگاه کن، به خوبی من نگاه کن. من]خدا[هم که میگم از تو زود راضی میشم، پس چرا دیگه در حال غصه خوردنی؟ چرا دیگه اینقدر نق نق میکنی؟

بنابراین حتی نمی‌شود گفت با مجاهدات کار پیش می‌رود. خیلی‌ها ریاضت کشیدند، خیلی‌ها مجاهدت کردند، خیلی‌ها گرفتار یک مشت کرامت شدند. آخرش چی هست؟ یه مشت کرامت و طی الارض و کارهایی که ]برخی گرفتارش بودند[؛ ]فلانی[بنده خدا از ریاضت به اون‌جا رسید. کرامت‌ها می‌کرد، شفا می‌داد، همه این کارها را می‌کرد.

ما باید این مسائل را بفهمیم. گول ]یک سری[آدم‌ها را نخوریم. حالا این آقا یک کارهایی انجام می‌ده، یک کارهایی می‌کنه، کارهای خارق العاده انجام می‌ده، گول این‌ها را نخوریم. راه معرفت غیر از کرامته؛

بنابراین این خدایی که لطف دارد و کارش عنایت هست؛ نمی‌شود به مجاهدات خودت، ریاضت‌های خودت تکیه کنی؛ یک دفعه می‌بینی باد همه رو میبره! همه رو می‌بره! نمی‌شه به هبچ چیز تکیه کرد، همه را باد می‌برد، از ما میگیرد، حالی‌مان می‌کنه. نمی‌شه؛ ]لذا[این پنبه رو از تو گوشاتون بیرون کنید؛ نه میشه به مجاهدات نفسانی و ریاضت‌ها تکیه کرد، نه می‌شه به مستحبات و واجبات تکیه کرد، به هیچ چیز نمیشه تکیه کرد. نه به مکه رفتن است، نه به کربلا رفتن است، نه به مشهد رفتن است. به اینها نیست.

]البته[این‌ها هم باید باشد. اما شما نباید توجه کنید به این‌ها. رضای ]خدا[دست خودشه. شما باید این را بفهمی که رضای خداوند دست خودش هست. به این‌ها نیست؛ ممکنه همه اینها رو از شما بگیره و شما بدتر از همه بشی؛ می‌کنه این کار رو، این کار را انجام داده. چرا می‌گوییم: «اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا»؛ مگه برای این نیست که ما نمی‌دونیم پایان کارمون چیه؟

خودش این رو آورده، اگه بخواد خودش هم می‌بره. باید برسیم ]به این نکته[؛ من نمی‌گم این جبر هست، این جبر نیست، ولی این همان: «السعید من سعد فى بطن أمه والشقى من شقى فى بطن أمه»[2][3] ]انسان شقی در شکم مادرش شقی است و انسان سعادتمند در شکم مادرش سعادتمند است[؛ در کفایه میگه قلم که به این‌جا رسید شکست. آخوند خراسانی با آن مقامش با آن علمش میگه قلم که به اینجا رسید شکست. یعنی چی؟! یعنی نمی‌تونیم ما چیزی بگیم. در مقابل کارهای او، قضا و قدر او، ‌مشیت او، تغیرات و تحولات او، نمیتونی چیزی بگی؛ ]او[خداست، سلطان همه آفرینشه، خالق و پروردگار اول و آخر جهان هست.  ما چه چیزی میتونیم بگیم؟

تازه این مقررات را هم خودش درست کرده. این عبادات و نماز و حلال و حرام را خودش درست کرده و بنا بر خودش هست. اون وقت خودش میگه که من راضی میشم ازتون. ما باید بدویم به ]سمتش[برویم. هیچ معطل نکنیم خودمان را و به هیچ چیز هم نگاه نکنیم و نگوییم نمی‌شود. " نمیشه- نمیشه" نکنیم.

همین دیروز یک نفر از بوشهر تشریف آورد و با هواپیما هم برگشت. تماس گرفته بود با تلفن ما.] و میگفت[که یک تحولاتی دیدم. بهش گفتیم که حضوری بیاید. آقا! باور کنید که این جوان یک عنایت‌هایی بهش شده بود، یک تحولاتی ]براش رخ داده بود، در حالی که[استاد هم نداشت، ولی من بهش گفتم نمیذارم این‌طوری سر سری پیش بری. اینها چیزهای ارزش داری هست که به تو داده اند. باید قیمت این‌ها رو بدونی. بهش هم گفتیم که یک بار دیگه هم باید بیای تا تو را ببینیم.

بنابراین، این چطور بلند شد و آمد؟!! من از شما سوال می‌کنم آخر این چجوری راه را پیدا کرد؟! چجوری این تحولات روحی برایش پیش آمد؟!

یا همین مهندس تناوش که داماد آیت الله انصاری(ره) بود. این آقای تناوش مهندس بوده و در آمریکا زندگی میکرده. در محیط گناه بوده، ]....]البته ولیّ خداست، چی بگم من؟! فهمیدید؟! عرض کنم که ایشان پا شد و آمد یک تحولی در او پیش آمد. پا شد آمد ]ایران[و افتاد تو راه، به جایی رسید که آیت الله انصاری همدانی(ره) دخترشان را به ایشان دادند. او را داماد خودش کرد. بعد هم ایشون یک چیزهایی برای خود داشت ، از اولیاء الله بودند؛ من ایشان را دیده بودم؛ توجه کردید؟!

این هست که این راه، هیچ برنامه ای ندارد هیچ حساب و کتابی ندارد. هم مجاهدت می‌خواد هم توکل می‌خواد و هم عنایت هست.

 


1- فرازی از بیانات استاد معظم در یکی از جلسات

[2]-اصول کافی، ج 1، ص 211؛

[3]-روایتی است مفصل از حضرت باقر(علیه السلام) که چگونگی پیدایش انسان را بیان می کند. آن حضرت می فرماید: بعد از گذشت چهار ماه از زمانی که بین زن و شوهر مقاربت صورت گرفت و نطفه در رحم مستقر شد، یعنی درست در آغاز زندگانی کودک، خداوند متعال به دو ملک دستور می دهد که یکی در داخل رحم و دیگری در خارج آن تمام مقدرات بچه اعم از روزی، زندگانی و مرگ، تندرستی و بیماری و... را بنویسند. آن دو عرض می کنند از کجا بنویسیم؟ خداوند متعال می فرماید: به پیشانی مادر نگاه کنید و از آنجا بنویسید و در آخر روایت آمده است: «و یحفظان لله البداء فی جمیع ذلک» در تمام این امور، حق بدا و تغییر و تبدل را برای خداوند محفوظ می دارند. بعد از آن امام باقر(ع) از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کند: «السعید من سعد فی بطن أمه والشقی من شقی فی بطن امه»

(روایت منقول از امام باقر(علیه السلام) در کافی، ج 6، ص 13، روایت 4 و بحارالانوار، ج 60، ص 344 ، روایت 31 - روایت منقول از رسول اکرم(ص) در ج 5، ص 9، روایت 13 و ص 157، روایت 10 ذکر شده است. برای بررسی تفاوت های لفظی روایات با متن فوق به مدارک مذکور رجوع شود)

و معنای روایت این است که تمام امور اعم از خیر و شر و سعادت و شقاوت، در شکم مادر مقدر می شود، البته سعادت و شقاوت در شکم مادر ضرورت نمی آورد، بلکه صرف امکان و تغییرپذیر است و سرنوشتی که آن دو ملک نوشته اند اقتضای طبع است و ممکن است تغییر پیدا کند.(منبع: پرسمان)