توصیه های عمومی اهل سلوک ( آداب سالک مبتدی)+صوت

  

در طی چند سال جلسات هفتگی که داشتیم جزوه ی کوچکی را به مبتدئین در راه سلوک دادیم که درآن آداب عملی سالک را که باید آن را در مدت سیر و سلوک انجام دهد ذکر کرده ایم. سالک نباید چیزی ار آنها را ترک نماید، مگر اینکه ضرورتی پیش بیاید. این جزوه بیش از پنجاه مورد دارد که ما چهل مورد آن را بعنوان اینکه فایده ای به همه برسد می آوریم.

1. شروع به توبه ی عمل به نحوی که در اعمال یکشنبه ی اول ذی القعده درمفاتیح الجنان ذکر شده. سالک باید آن را هر سال تکرار کند و هر چند گاهی در اوایل سلوک آن را بجا بیاورد.

2. همیشه با وضو و طهارت بودن.

3. اینکه سالک نفس خود را هر روز به چهار کار متعهد کند:

اول: مشارطه؛

هنگام مشارطه هر روز صبح موقع بیدار شدن از خواب است. و آن اینگونه است که برنامه ی عملی خود یعنی آنچه قرار است از صبح تا شب انجام بدهد و یا ترک کند به خود عرضه دارد بعد از آنکه آن را در جدولی بنویسد و یا اینکه به ذهن بسپارد و با نفس خود شرط ببندد که به کامل ترین نحوی آن را بجا بیاورد

دوم: مراقبه؛

مراقبه در پله ی دوم بعد از مشارطه است. یعنی سالک درطول ساعات روز از چیزهایی که هنگام صبح عرضه و شرط کرده مراقبت کند. چرا که مشارطه بدون مراقبه ی همیشگی فایده ای ندارد.

سوم: محاسبه؛

محاسبه قبل از خواب است. این کار برای آن است که ببیند آیا به آنچه بر خود واجب کرده بود عمل کرده یا نه. به این ترتیب اگر جدول عملش کامل بود باید خدا را شکر کند که چنین توفیقی داشته و اگر ناقص بود نوبت به مؤاخذه و کیفر نفس می رسد که این کار کار چهارمی به شمار می آید پس باید با قضای کارهایی که انجام نداده نقصان خود را جبران کند؛ البته اگر تدارک آن به وسیله ی قضا کردن باشد؛ مانند قضا شدن نماز واجب یا مستحبی، و یا ممکن است راه تدارک طلب حلالیت باشد. چنانچه موضوع حق الناس باشد؛ مثل غیبت کردن و مانند آن و گاهی تدارک کردن گذشته ها کار بیشتری می طلبد. مثلا آن که نفس خود را با روزه یا انفاق یا توبه ی مجدد و گریه و استغفار آزار بدهد و بدین ترتیب خودش را با دست خودش به چیزهایی که با درجه ی ارتکاب جرمش تناسب دارد تنبیه و ادب کند. سالک باید بداند که اگر برای مدتی پی در پی به این دستور العمل پای بند شود، به زودی خواهد دید که چگونه ترک گناهان و انجام واجبات برای او آسان می گردد و این دستور حتی نسبت به غیر مبتدی ها هم صادق است. هر چند در کمیت و کیفیت آن تفاوتی وجود دارد.

. کم گویی، کم خوری و کم خوابی. اینها در نورانیت قلب تآثیر دارد.

5. ذکر همیشگی سالک باید یکی از موارد زیر باشدلا اله الا الله» یا «الحمد لله» «یا حی یا قیوم»، «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» و «استغفرالله ربی و اتوب الیه» سالک باید به تناسب حال خود یکی از این اذکار را آزمایش کرده انتخاب کند. و اما ذکر خاص؛ پس باید آن را استاد به او بدهد.

6. سالک باید هنگام خواب رختخواب خود را مثل مرده درقبر یا حالت خوابیدن محتضر، رو به قبله بیندازد، همچنین در نشستن و مطالعه و بقیه ی کارهایش نیز باید این رو به قبله نشستن‌ـ به شرط این که سالک به آن عادت کند، حالت تشهد است در نماز، چرا که ادب ویژه ای در این حالت ملموس است.

8. خواب او باید یک چهارم مجموع ساعت های شبانه روز باشد، یعنی فقط شش ساعت. کسی که خیلی خسته است می تواند یک ساعت بیشتر بخوابد.

9. غذا نخورد مگر اینکه احساس گرسنگی شدید کند و دست از غذا بکشد در حالی که هنوز اشتها دارد. به عبارت دیگر معده ی خود را از غذا سنگین نکند و از خوردن تنقلات مثل تخمه و مانند آن خودداری کند و چیزی ما بین وعده های غذایی نخورد.

. سالک باید به رسول اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) توسل داشته باشد و ایشان را در قلب خود حاضر بداند، خصوصا امام عصر(ع) را، چرا که او همان وجه خداست که اولیا به آن رو میکنند. مداومت بر یاد ایشان موجب پدید آمدن ملکه ی حضور می شود.

11. در خوف و رجا میانه رو باشد.

12. زمانی که در زندگی مشکلاتی به او روی آورد، چه از نوع قضا و قدر باشد و دست خودش نباشد و چه از نوع دیگر، دهان به «چرا و چگونه» نگشاید. نه به زبان این حرف را بزند و نه با دل. چرا که در غیر اینصورت اجر و منزلتش ار دست خواهد رفت. با تمرین این حالت از مرتبه ی رضا و تسلیم بهره مند خواهد شد.

13. سعی کند از موارد شبهه انگیز در خوراک، نوشیدنی، لباس، خانه و ... دوری نماید و به آنچه که شکی در آن ندارد اکتفا نماید.

« رها کن آنچه را شک داری به آنچه در آن شک نداری و یقین داری.» این مضمون در حدیث آمده؛ البته در موارد ضروری و یا جایی که احتمال گرفتاری به مرض وسواس است. در جایی که شبهه را از غیر شبهه با نور باطن می توان تشخیص داد و یا جایی که دلیل متقنی برای شبهه ناک بودن وجود ندارد و می توان محل صحیحی پیدا کرد تسامح و اغماض جایز است.

14.به تدریج دوستانش را کم کند و از رفت و آمد با اهل غفلت و دنیا پرهیز کند و آنان را با انتخاب برادران دینی و الهی جایگزین کند و به اندازه ی محبت و شناختی که با آنها دارد ایشان را زیارت کند و با ایشان رفاقت داشته باشد، آن هم به این شرط که به درد هم بخورند و همدیگر را در راه خدا کمک بدهند.

15. کار خیر را بخاطر مرسوم و متعارف بودنش، یا بر اساس تقلید و یا عادتی از عادات عرفی انجام ندهد، طوری که خود را برای انجام دادن آن کار بخاطر رسومات اجتماعی و یا سنت های ساختگی خانوادگی و قومی و خویشان مجبور ببیند. و در صورت لزوم این قبیل کارها را به مقدار اضطرار و با نیت اخلاص برای خدا انجام دهد. سید بحرالعلوم رحمه الله در رساله اش آورده ترک عادات و رسوم، یکی از منازل سلوک است.

16. سالک باید از اهل غفلت دوری کند. اهل غفلت ممکن است شامل خویشاوندان و زن و بچه نیز باشد. لذا باید در ادای حقوق ایشان به مقدار لازم از معاشرت اکتفا کرد.

17. با غفلت و نیات بد به وسیله ی تذکر همیشگی و به وسیله ی ایجاد قلبی که از رذائل با کسب فضایل پاک و سلیم شده، بجنگد.

و اما بدست آوردن اخلاق حمیده و دوری از اخلاق ناپسند نیز نقش مهم در تزکیه و تهذیب نفس دارد که قبل از وارد شدن به میدان عرفان و سلوک باطنی می باشد.

18. بر حسن اخلاق و معاشرت خود با پدر و مادر، خانواده، همسایه ها و کسی که با او به سببی برخورد دارد محافظت نماید. (منظورش خوش برخوردی با مردم است. )

19. در سختی های راه به خدا و استادش اعتراض نکند.

20. در حضور و غیاب استاد احترام او را کاملا نگه دارد و ارتباط روحی خود را با او حفظ کند و در غیاب او وی را دعا نماید، هر چند که غیبت او به طول بینجامد و در سرزمین دیگری باشد.

21. خدمت به استاد، رفقا و فقرا تمام کارها را آسان می کند.

22. مدارا کردن با نفس خود در جمیع مراحل سیر و سلوک و شناخت اینکه سیر مراحل تدریجی است و یکدفعه انجام نخواهد شد، درک این مطلب امری ضروری است و سالک نباید از آن غافل شود.

23. با ذریه ی رسول خدا (ص) با بزرگی و کرامت برخورد کند و در حد توان خود در برآوردن حاجات ایشان بکوشد.

24. قبل از خواب آیه الکرسی و برخی از سوره های قرآن را بخواند، خصوصا مسبحات شش گانه را، یعنی سوره های حدید، حشر، جمعه، اعلی، تغابن و صف.

25. وقتی را برای تفکر در نشانه های آفاقی و انفسی عالم هستی اختصاص دهد.

26.سجده ی یونسیه را که طولانی هم هست بجا بیاورید، به این ترتیب که ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» را اقلا چهار صد مرتبه در سجده بگوید، گر چه بیشتر از این هم می توان گفت. سالک  باید در بیرون آمدنش از ظلمات نفس به خدا ملتجی شود و به این نیت سجده مذکور را انجام دهد و در آغاز عمل کردن به این سجده باید یک سال به آن مداومت بورزد.[1]

27.در شب جمعه و عصر جمعه سوره ی قدر را صد مرتبه بخواند.

28.دست راست خود را بعد از نماز صبح روی سینه خود بگذارد و هفتاد بار بگوید «یا فتاح» و با آن فتوحات قلبی را برای خود نیت کند.

29.انگشتر عقیق و فیروزه در دست راست کند.

30.بعضی اعمال مستحبی، مانند صدقه و نماز نافله مخصوصا نماز شب را انجام دهد. زیرا محال است که سالک بدون تهجد و نماز شب و بیدار بودن در آخر شب و مناجات و تلاوت قرآن و تفکر عرفانی مفید و چیزهایی از این قبیل که انجامش آسان باشد، به جایی از مقامات عرفان برسد.

31.قرائت سوره ی «یس» در هر صبح و قرائت سوره ی واقعه در هر شب، بهترین وقت تلاوت واقعه رکعت اول نافله ی عشا می باشد.

32.مداومت بر خواندن زیارات و ادعیه ذیل:

«زیارت جامعه ی کبیره» در شب یا روز جمعه.

«زیارت عاشورا» در هر روز چنانچه امکان دارد.

«زیارت آل یاسین» ویژه ی امام مهدی(ع)، هر صبح جمعه به همراه دعای ندبه.

«دعای سمات» قبل از غروب روز جمعه.

«دعای عهد» ویژه ی امام حجت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ ودعای «صباح» ویژه ی امام علی(ع) در هر صبح گاه.

مناجات «خمس عشر» و مناجات امام علی(ع) و دعای «حزین» که بعد از نماز شب خوانده می شود و دعای «مکارم اخلاق» و برخی از ادعیه ی صحیفه ی سجادیه که با حال و وقت سالک مناسبت دارد.

و دعای «اللهم عرفنی نفسک» بعد از نمازها و دعای «یا من تحل به عقدالمکاره» و دعای « اعددت لک هول لا اله الا الله». نیز باید سالک قبل از شروع دعا و زیارت و یا هم زمان با خواندن آنها خاشعانه و خاضعانه و با حضور قلب و توجه معنوی، سعی در توجه و تفکر و مطالعه ی همراه با مدارا و طمأنینه داشته باشد و در به دست آوردن این معنی در محل و منزل و هوا و مکان مناسب و در آماده کردن اسباب و ملزومات آن کوشش نماید. والله هو الموفق المعین.

33.روزه مستحبی بگیرد. چنانچه در ایام البیض هر ماه و ایام خاص در طی سال وارد شده است. البته هر وقت که برایش امکان داشته باشد و با سلامتی مزاجش نیز سازگاری داشته باشد.

34.به زیارت اهل قبور و امامزاده ها و مراقد علما و بزرگان برود ولو هفته ای یک بار در شب های جمعه (عصر پنجشنبه) بین قبور بنشیند و در مرگ تفکر کند و از آن عبرت بگیرد.

35. به زیارت مؤمنین و علمای ربانی و پیران کهنسالی برود که در مجالست با ایشان و نگاه کردن به چهره ی ایشان به یاد خدا و آخرت می افتد و تحت تأثیر موعظه ها و نشست و برخاست با ایشان قرار می گیرد.

36.به زیارت مشاهد شریفه و عتبات مقدسه و حج عمره برود و همه ی این ها را نه مانند مردمی انجام دهد که برای ثواب و بر آوردن حاجات به زیارت می روند. بلکه زیارت سالک باید بر مبنای معرفت، نور، بصیرت، حب، عشق و تقویت حالت حضور همیشگی باشد؛ کما اینکه نماز عارف و حالات عرفانی اش مقید به زمان ادای فریضه نیست، بلکه در همه ی اوقات متذکر خدای سبحان است و حالت نماز دارد.

37.مطالعه ی احوال عرفا و کلمات و وصایای ایشان از کتب معتبری مثل «تذکره المتقین» نوشته ی شیخ محمد بهاری همدانی و «المراقبات» تألیف مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و دو کتاب معروف دیگرش «رساله ی لقاء الله و اسرار الصلاه» و «جامع السعادات» و «معراج السعاده» علامه ی نراقی و کتاب های علامه ی تهرانی و مخصوصا کتاب «لب اللباب» و «روح مجرد» و دیوان اشعار مرحوم ابن فارض مصری و همچنین حافظ شیراز و مثنوی مولوی.

38.مطالعه ی هفتگی حدیث عنوان بصری که در کتاب روح مجرد نیز ذکر شده است.

39.سالک باید خود را هر روز به تلاوت قرآن ملزم کند و اقلا پنجاه آیه بخواند.

40. نسبت به حضور در جلسات هفتگی که در محضر استاد و رفقایش تشکیل می شود مداومت کند، البته اگر چنین مجالسی  برقرار باشد.

 

 

 توصیات عامه

فی جلساتنا الأسبوعیه منذ سنوات قدمنا للمبتدئین کراسه صغیره ذکر نا فیها آدابا عملیه یلتزم بها طیله سلوکه  ولا یفوت عنه الا فی موارد الضروره و هی أکثر من خمسین مورد نورد أربعین منها فی هدا الکتاب تعمیما للفائده.

1. الابتداء بعملیه التوبه علی النحو المذکور فی الأحد الأول من شهر ذی القعده الحرام فی مفاتیح الجنان ، یکررها فی کل سنه بل بین مده و مده فی بدایه الطریق.

2. الطهاره دائما.

3. أن یتعهد نفسه بأعمال یومیه أربعه:

أولا: المشارطه، و هی عند بقظته من النوم فی کل صباح بأن یعرض البرنامج العملی لکل ما یفعله و یترکه من الصباح الی النوم فی اللیل علی نفسه بعد أن کتبه فی جداول أو رسخه فی تفکیره، و یشارطه بالعمل به علی النحو الأکمل.

ثانیا: المراقته، و هی تأتی فی المرتبه الثانیه، أی أنه یراقب فی ساعات یومه ما عرضه و شرطه علی نفسه عند الصباح، لآن المشارطه اذا لم تکن معها مراقبه مستمره لا تنفع.

ثالثه: المحاسبه، و هی قبل النوم، لیری هل قام بالواجب علی ما یرام، فان کان جدول عمله کاملا یشکر ربه علی توفیقه له، و ان کان ناقصا یأتی دور المؤاخذه ومعاقبه النفس، و هو العمل الرابع، فیتدارک النقصان بقضائه فیما اذا کان الجبران بالقضاء کفوات صلاه واجبه أو مستحبه أو بطلب الحلیه والاستحلال لو کان الأمر یرتبط بحق الناس کالغیبه و ما شابهما، و قد یتطلب أکثر مثل أن یزجر نفسه بصوم أو بانفاق أو بتجدید التوبه و البکاء و الاستغفار فهو بنفسه ینبه و یؤدب نفسه بما یتناسب مع وضع المخالفه التی ارتکبها.

و لیعلم السالک أنه لو عمل بهذا الدستور لمده متعاقبه سوف یری کیف یهون علیه ترک المعاصی وفعل الواجبات و ان هذا الأمر لا یننقطع حتی بالنسبه لغیر المبتدئین و ان اختلفت الکمیه والکیفیه.

4. قله الکلام و الطعام و المنام فانها تؤثر فی نورانیه القلب.

5. یجعل ذکره الدائم«لا اله الا الله أو الحمدلله أو یا  حی یا قیوم.

أو لا اله أنت سبحانک انی کنت من الظالمین أو استعفر الله ربی و أتوب الیه» و یختبر نفسه بما یتناسب مع حاله، و أما الذکر الخاص فیعطیه الأستاذ.

6. یمرن نفسه علی الصمت و السکوت الی حد الملکه.

7. یمد فراشه عند النوم تجاه القبله کالمیت فی القبر أو کالمحتضر، و أیضا جلوسه و مطالعته و تقیه أعماله یراعی فیها الاستقبال لتأثیره المعنوی، و ماأفضلها من هیئه لو اعتاد فی الجلوس کحال التشهد فی الصلاه، حیث تلمس فیها الأدب الممتاز.

8. أن یکون نومه ربعا من مجموع ساعاته فی اللیل و النهار أعنی ست ساعات فقط، و بالنسبه للمتعب یزداد ساعه واحده.

9. لا یأکل الا بعد احساسه الکثیر بالجوع، و یفرغ منه و هو بعد یشتهی أی لایثقل معدته من الطعام، و یمنع نفسه من الملهیات کالبذور و ما شابه، و هکذا من المتفرقات بین الوجبات.

10. التوسل بالنبی و الائمه (ع) و احضارهم فی قلبه سیما امام العصر المهدی المنتظر فانه وجه الله الذی الیه یتوجه الأولیاء، والمداومه علی تذکر هم توجب ملکه الحضور.

11. أن یحفظ جانب الاعتدال فی الخوف والرجاء.

12. اذا تعرض لمصاعب فی حیاته سواء کانت من نوع القضاء، و القدر ومن غیر اختیاره أو من غیرها فلا یتفوه بکلمه لم وکیف ؟لا بلسانه ولا بقلبه لئلا یحبط أجره و منزله، و بتمرین هذا الحاله سیحظی بمرتبه الرضا و التسلیم.

13. یسعی فی الاجتناب عن المشتبهات فی المأ کل و المشرب و الملبس و المسکن و غیرها، و یقتصر بما لاریب فیه (دع ما یریبک الی ما لا یریبک).

نعم یسمح فی موارد الضروره، أو الخوف من مرض الوسواس أو ما تمیزه بنور الباطن، أو ما تجد له محملا صحیحا.

14. یقلل من معاریفه تدریجیا، و یحذر من معاشره أهل الغفله و الدنیا، و یبدلهم با خوه فی الله، یزورهم و یصادقهم تعاونا و مؤازره فیما بینهم علی سبیل المحبه و المعرفه.

15. لا یفعل الخیر لکونه متعارفا أو أصبح تقلیدا أو عاده من العادات العرفیه بحیث یری نفسه مجبرا علیه من قبل المجتمع و العرف السائدا و العائله و الأقارب بل یجب فی مثل هذا الأحوال الاکتفاء بقدر الضروره و أعمال الجهد فی أخذ النیه من الله.

16. التجنب من أهل الغفله یشمل حتی أرحامه و أهل بیته من زوجه و أولاد، و علی هذا المبنی یتعین علیه الاکتفاء بما لهم من حق و بالمقدار اللازم. و ذکر السید بحرالعلوم فی رساله أن ترک العادات و الرسوم هو منزل من  منازل الطریق.

17. یحارب العفله و خواطر السوء بالتذکر الدائم و بایجاد القلب السلیم من الرذائل بالفضائل، أما الاخلاق الحمیده و الأخلاق المذمومه فلها دور فی التزکیه و التهذیب قبل الدخول فی میدان العرفان و السلوک الباطنی.

18. یحافظ علی حسن خلقه و معاشرته مع والدیه و عیاله و جیرانه و من له صله معه لسبب من االأسباب، (حسن المعامله مع الناس).

19. عدم الاعتراض علی الله و علی أستاذه فی مصاعب الطریق.

20. احترام الأستاذ احتراما کاملا فی المحضر و المغیب، یراقب فی حفظ جانب الارتباط الروحیو یدعو له فی الغیب و ان طالت مده غیابه، و کان فی بلد آخر.

21. الخدمه للأستاذ و للرفقاء و الفقراء یسهل کل الأمور.

22. الارفاق مع النفس فی جمیع المراحل و معرفه أن الأمور تدریجیه و لیست دفعیه أمر ضروری لا یغفل عنه أبدا.

23. یجلل و یکرم الساده ذریه رسول الله (ص) ویقوم بقضاء حوائجهم بما یتیسرله.

24. یقرأ آیه الکرسی و بعض السور القرآنیه منا مه سیما المسبحات الستته و هی سوره« الحدید و الحشر و الجمعه و الأعلی و التغابن و الصف.»

25. یخصص وقتا للتفکر فی الآیات الکونیه الآفاقیه و الأنفسیه.

زیاره آل یاسین للامام المهدی عجل الله فرجه فی صباح الجمعه مع دعاء الندبه.

دعاء السمات قبل غروب نهار الجمعه. دعاء العهد للامام الحجه(ع) و دعاء الصباح للامام علی(ع) فی کل صباح.

وقرإه ادعیه المناجاه الخمسه عشرو مناجاه الامام علی(ع) و دعاء «الحزین» بعد صلاه اللیل، و دعاء «مکارم الاخلاق» و بعضا من ادعیه الصحیفه السجادیه لما یتناسب مع حاله و فراغه و ایضا دعاء التوسل بالنبی  والعتره الطاهره وعاء «یا من تحل به عقل المکاره».

و دعاء اللهم «عرفنی نفسک» عقیب الصلوات و یسعی بأن یکون الامعان والتفکر والمطالعه الدقیقه فی مضامین الدعاء والزیاره قبل التلفظ بها أومعه بخشوع و خضوع و مع حضور القلب والتوجه المعنوی.و یجد و یجتهد فی تحصیل ذلک فی المناخ والجو والظرف المناسب و مع تهیه الأسباب اللازمه والله الموفق والمعین.

33.الصوم المستحب کما ورد فی أیام البیض من کل شهر، و فی الأیام المختصه أثنا السنه، و فی أی وقت یتسیر له، و یتوافق مع سلامه مزاجه.

34.زیاره أهل القبور والمقامات المقدسه ولو فی الأسبوع مره واحده فی لیالی الجمعه (عصر الخمیس) یجلس بین القبور و یتفکر فی الموت ویعتبر منه.

35.زیاره المؤمنین و العلماء الربانیین، و الکبار فی السن الذین اذا جلست معهم و نظرت الی سیما هم تذکرت الله و الآخره و تأثرت من مواعظهم و مجالستهم.

36.زیاره المشاهد المشرفه و العتبات المقدسه والحج والعمره کل ذلک لا کالناس الذین یزورون للثواب و لحوائجهم الخاصه بل تکون زیارته علی معرفه و نور و بصیره، و حب و عشق و لتقویه حاله الحضور فی غیر مزاراتهم کما أن صلاه العارف و حالته العرفانیه لاتتقید بوقت ما یؤدی الفریضه بل هو فی جمیع الأوقات متذکر لله سبحانه.

37.مطالعه أحوال العرفاء و کلماتهم و وصایاهم من الکتب المعتبره مثل «تذکره المتقین» للمرحوم الشیخ محمد البهاری الهمدانی، و «مراقبات السنه» للمرحوم المیرزا جواد الملکی التبریزی مع کتابیه الآخرین المعروفین و هما رساله «لقاء الله و أسرار الصلاه» و «جامع السعادات» للعلامه النراقی، و کتب المرحوم صدیقنا العلامه الطهرانی و خصوصا کتاب «لب اللباب»، و «الروح المجرد»، و دیوان الأشعار «لابن فارض المصری».

38.المطالعه الأسبوعیه لحدیث عنوان البصری {مذکور ضمن کتاب الروح المجرد}.

39.یلتزم بتلاوه القرآن فی کل یوم و أقله خمسون آیه.

40.یداوم علی الحضور فی الجلسه الأسبوعیه التی تنعقد بمحضر أستاد، والرفقاء، لو تشکلت مثل هذه المجالس.

 

دانلود فایل های صوتی
نکات 2 90/02/20  
نکات 3 90/02/27  
نکات 4و5 90/03/03  
نکات 6و7و8و9 90/03/10  
نکات10و11و12 90/03/17  
نکات13و14 90/03/24  
نکات15 و 16 90/03/31  
نکته 17 90/04/07  
نکات 30 و 31   90/07/07  
نکته 32     

90/07/21

 

90/07/14

 
نکته 37 90/10/15  
نکات38و39و40 90/10/24  

 

 

 


 
 

[1]در حدیثی نیز دیده ام که مدت مداومت بر ذکر و عمل را حداقل یک سال باید ادامه داد.