ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بسم الله الرحمن الرحیم
وبه نستعین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بند 22- صفحه 180 از کتاب شریف المطالب السلوکیه
شرح درس: فرمودههای استاد بزرگوارم
از فرمایشات مرحوم استاد سید هاشم حداد- بند (ز) «مَن لم یزن أفعالهُ و أحوالهُ فی کل وقت بالکتاب والسّنه ولم یتّهم خواطرهُ فلا تَعُدّهُ فی دیوان الرّجال»؛کسی که افعال و احوال خود را در هر زمان با قرآن و سنت نسنجد و افکار و خواطر خود را مورد اتهام و بازرسی قرار ندهد، او را در فهرست مردان خدا به شمار نیاور. از این کلام شریف حضرت استاد به دست میآید که عرفان همیشه به طور کامل با قرآن و سنت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و ائمهاطهار (علیهمالسلام) تطبیق دارد و این که بعضی از مخالفان میآیند و فرق میگذارند بین توحید و ولایت، بین عرفان و مکتب اهل بیت و تهمتهایی به این مکتب عرفانی میرزاعلی آقای قاضی(ره) وارد میکنند، درست نیست. توهینها، ناسزاها و حرفهای زیادی علیه این عرفان حقه گفته شده و کتابهایی نوشته شده است، سایتهای مخالفین را باز کنید ببینید چه میگویند و چه توهینهایی میکنند.
خوب (مسلم است که) این یک تهمت بزرگ و آشکار است، ما از این فرموده آقا که خیلی واضح و روشن است به دست میآوریم که ایشان هیچگاه از اهل بیت (علیهمالسلام) جدا نبودند و دستورات و رهنمودهایشان از قرآن و احادیث و سنت جدا نبوده است. میفرمایند «مَن لَم یزن أفعالهُ و أحوالهُ»؛ هر سالکی که افعال و احوالش را با قرآن و سنت آنهم همیشه و در همه اوقات تطبیق ندهد، این اصلا مرد این راه نیست. یعنی ما همیشه باید کنجکاوی کنیم ببینیم آیا این حالات و دگرگونیهایی که در ما ایجاد میشود، مخصوصا آنهایی که یک تحولات روحی برایشان بوجود میآید و مثلا گاهی اوقات با برخی موجودات غیبی در ارتباط قرار میگیرد و یا با وسوسهها و تلقیناتی روبرو میشود، خوب اینجا وقتی دید که حالش یک جور دیگری شد و تغییر کرد، باید فورا برگردد ببیند آیا این مکاشفاتش، این تغییرات و تحولاتش یا این حرفهایی که میزند، آیا واقعا با اسلام تطبیق میکند یا نه؟
خیلیها را شیطان فریب داده، خیلیها دکان باز کرده و دور خود جماعتی را جمع کردند. حتی برخی از اینها ادعای پیغمبری کردند! بعضیها هم ادعای امام زمانی کردند. این فرقههای نوظهور، آیا میشود به اینها گفت که عرفانی هستند؟ تو مکتب اهلبیت هستند؟ کسانی که حتی مدعی نزول وحی بر خود میشوند! کسانی که ادعاهایی برای آنها ایجاد میشود. اینها را چطور میتوان گفت که کارشان با اسلام و شرع تطبیق دارد؟! یک مقدار به اطراف خود نگاه کنید. در همین تهران، کرج یا جاهای دیگر، میبینید که گروههایی به نام عرفان، افرادی را دور خود در خانقاهی، گرم خانه ای! و خانهای، حتی حسینهای یا مسجدی، جمع میکنند به نام قرآن، به نام اهل بیت حرف هایی می زنند که به هیچ وجه قابل تطبیق نیست و غیر شرعی و غیر الهی است و مشحون خرافات و بدعتها است. چه کسی باید جلوی این ها را بگیرد. مطمئن باشید که ما این جلسات هفتگی را راه انداختیم و دوستان میآیند و جمع میشویم، برای این است که ما نباید صحنه را خالی کنیم، و الّا همینجور که میبینید چه اوضاع و احوالی هست و هر روز یک فرقهای را میگیرند به عنوان این که اینها به نام قرآن، به نام اسلام و به نام عرفان اهل بیتی، دکان باز کرده و افرادی را دور خود جمع کردهاند. مگر میشود کسی در شریعت «مجتهد» نباشد و بتواند دستگیری کند؟! اول هر برنامهای شریعت است. اگر کسی شریعتش را کم بگذراد که دیگر هیچ!
صلوات بر محمد و آل محمد