توحید خواص

بسم الله الرحمن الرحیم  ادامه مطلب ...

بقای روح بعد از مرگ

بسم الله الرحمن الرحیم 

ادامه مطلب ...

به وادی السلام ملحق شو

بسم الله الرحمن الرحیم   

 فصل دوم کتاب المطالب السلوکیه صفحه 123    

 

 

شرح درس : به وادی السلام ملحق شو 

توسط استاد معظم حضرت آیت الله کمیلی خراسانی(سلمه الله)   

 
 

 نیمه ی دوم کتاب همانطور که از عنوانش پیداست ، مسائل متفرقه ای است که از مصادر معتبر گرفته شده است . بعضی ها القای شبهه می کنند که گفته های عرفا  مستند به سندهای قرآنی وحدیثی نیست . در حالی که ما می دانیم عرفای به حق ، عرفایی که دارای عرفان صحیح  هستند و عرفای مکتب (مرحوم قاضی رحمةالله علیه) کارهای خود را خارج از شریعت نمی دانند . آنها مقیدند آنچه را که در شریعت مقدس است ، پیاده کنند و به آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام عمل کنند.

 

گفته های عرفا و کتابهایشان شبیه رساله های عملیه مجتهدین است . یک مجتهد مطالب خود را گاهی در قالب سه هزار مسئله ی مختلف به صورت احکام در رساله می آورد . اما در رساله قال الصادق و قال الباقر(علیهماالسلام) دیده نمی شود . آیه ی قرآنی مشاهده نمی گردد . ولی مقلدین اعتماد دارند که مرجع تقلید این فتواها را پس از سالها تلاش وتحقیق از منابع و مصادر معتبر استخراج کرده و نظر خودش را در رساله به صورت احکام بیان کرده است.

 

مشابه این امر را هم در مورد عرفان داریم . گفته ها ونوشته های عرفای بزرگ هم در اصل مستند به آیات قرآنی واحادیث ائمه (علیهم السلام) می باشد . و لذا در فصل دوم کتاب موضوعات متفرقه ای آورده شده که بر گرقته از آیات قرآن و احادیث و گفته های بزرگان و کتب معتبر است . این موضوعات می تواند مصدر ومنبعی برای مطالب بخش اول کتاب باشد.

 

  در فصل اول کتاب گفته شد که تفکر سالک باید روی مرگ وسرنوشت و آینده اش باشد و آنقدر در مورد مرگ فکر کند که مرگ در نظرش مجسّم شود ونفسش بمیرد و - موتوا قبل ان تموتوا – تحقق پیدا کند.                                  

ولی چون ما از مسائل مرگ و معاد غافلیم لذا آن نتیجه هم به دست نمی آید . یعنی آن نتیجه ی عملی که باید در اثر کثرت تفکر در مرگ ، ریاضت نفس و تذکر نفس  ایجاد شود ، در ما پیدا نمی شود.

 

این حدیث از کتاب جنائز از اصول کافی مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) آورده شده است . جنائز جمع جنازه است یعنی احکام میّت و امور مربوط به اموات در این کتاب آورده شده است .

 

محمدبن یعقوب کلینی برای تألیف کافی (یک جلد روضة الکافی ،چهار جلد اصول کافی و سه جلد فروع کافی )بیست سال زحمت کشیده است و گفته شده که دوره ی کافی به نظر حضرت بقیةالله (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) رسیده است و از ایشان مشهور است که در باره ی اصول کافی فرمودند: الکافی کاف لشیعتنا . این کتابهای کافی برای شیعیان و دوستان ما کفایت کننده است که به آن مراجعه کرده و عمل کنند و عملشان پذیرفته گردد . در این روایتی که در این درس آورده شده است ، برای اختصار نام آخرین راوی ذکر گردیده است.

 

حبة العرنی روایت می کند: با امیرالمؤمنین علی علیه السلام از کوفه خارج شده – درآن زمان پایتخت کشور عراق و پایگاه مولا امیرالمومنین شهر کوفه بود - و به پشت شهر کوفه رفتیم (ظاهرا منظور ایشان نجف است که الان تقریبا متصل به کوفه است و از علائم ظهور هم ، اتصال نجف به کوفه است.) تا این که حضرت امیر علیه السلام در سرزمین وادی السلام توقف فرمودند . و حالات ایشان به نحوی بود که انگار با عده ای در حال صحبت هستند . مولا ایستاده بودند و من نیز در کنار ایشان ایستادم . با اینکه مخاطبین حضرت را نمی دیدم وصدایی از آنها نمی شنیدم ؛ اما در جوار ایشان بودن برایم خوشایند بود تا اینکه خسته شده و نشستم . حضرت هنوز ایستاده بودند وگفتگو می کردند . من از نشستن نیز ملول شدم و باز برخاستم و عرض کردم : یا امیرالمومنین ! از ایستادن طولانی شما نگران شدم ؛ اندکی استراحت بفرمایید . سپس عبای خود را برزمین انداختم تا ایشان بر روی آن بنشینند . ایشان کشف راز کرده و فرمودند: "ای حبة ! این گفتگو و انسی است که با مؤمنین دارم . عرض کردم : یا امیرالمومنین ! آیا آنها نیز با شما گفتگو می نمایند و مأنوس می شوند؟ فرمود: "بله اگر پرده ها از برابر دیدگانت کنار می رفت می دیدی که حلقه حلقه در کنار هم نشسته اند و با دوستی و محبت با هم سخن می گویند . عرض کردم : آیا به صورت روح هستند یا جسم دارند؟ فرمود: روح هستند ؛ و قطعا هر مؤمنی - چه زن وچه مرد - که درهر نقطه ای از دنیا فوت کند به روح او خطاب می شود : " به وادی السلام بپیوند." و وادی السلام مکانی است از مکان های بهشت برین وجنّات عدن الهی .

همان طور که در مورد خراسان هم می گویند که بقعه ای از بهشت است.      

در روایات وارد شده ارواح مؤمنین در شب های جمعه دور هم جمع می شوند و حتی به خانواده هایشان سر می زنند . در روایتی دیگر ذکر شده وقتی مؤمنی از دنیا می رود و وارد عالم برزخ می شود ، مؤمنینی که آنجا هستند ، به او خوش آمد می گویند و از احوال اقوام و دوستانشان می پرسند .

 

وصلی الله علی محمد وآل محمد